به نظر من همه باید دربارهُ مورچه ها مطالعه داشته باشند. مورچه ها یک فلسفه چهار بخشی حیرت انگیزی دارند.
بخش اول
مورچه ها هیچوقت تسلیم نمی شوند. فلسفهُ خوبی است. اگر مسیری را که پیش گرفته اند و شما آن مسیر را ببندید، مسیر دیگری پیدا خواهند کرد. بالا می روند، پایین می آیند، دور می زنند. به دنبال راه دیگری هستند. چه فلسفه ساده و کارآمدی!
هرگز در یافتن راهی برای رسیدن به مقصد مورد نظرت ناامید نشو. همیشه یک راه هست.
بخش دوم
مورچه ها کل تابستان را زمستانی می اندیشند. چشم انداز مهمی است. نمی توان خود را به سادگی زد و باور کرد که تابستان همیشه ماندگار است. پس، مورچه ها در وسط تابستان مشغول جمع کردن غذای زمستان شان هستند.
حکایتی هست که می گوید، ((خانه ات را در تابستان روی شن نساز.)) چرا باید به این پند گوش کنیم؟ زیرا بسیار مهم است که در زندگی واقع بین باشید. در تابستان باید به فکر طوفان هم باشید. باید همان طور که از شن و آفتاب لذت می برید به فکر صخره هم باشید.
دوراندیش باشید.
بخش سوم
مورچه ها کل تابستان را زمستانی می اندیشند. این بسیار مهم است. در طول زمستان، مورچه ها به خود یادآور می شوند، ((زیاد طول نخواهد کشید؛ به زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت.)) و همین که هوا گرم شود، مورچه ها از زیر زمین بیرون می آیند. اگر دوباره سرد شود، بر می گردند زیر زمین، ولی باز در اولین روز گرم، می آیند بیرون. برای بیرون رفتن لحظه شماری می کنند.
بخش چهارم
مورچه د ر تابستان چقدر برای زمستانش ذخیره می کند؟ هر چقدر که بتواند. چه فلسفه خارق العاده ای! فلسفهُ ((هر چقدر که می توانی)).
هیچگاه تسلیم نشوید، دوراندیش باشید، مثبت نگر باشید و تمام تلاش تان را بکنید.
تعداد بازديد : 661